این اصل از بدیهیات اسلام و فقه شیعه است. در فقه عظیم شیعه که به همه کارهای مردم پرداخته شده است و برنامه ریزی شده است به طوری که از مسواک زدن مردم تا بزرگترین برنامه های اقتصادی پیش رفته است. فقه شیعه در مورد مباحثی چون قضاوت ، اقتصاد ، سیاست ، علوم پزشکی ، عوم عقلی ، مسایل حقوقی برنامه دارد. واضح و مبرهن است که این برنامه ها بدون وجود حکومت اسلامی محقق نمی شود. و کسی منکر این اصل نیست.
در مورد علمای شیعه این موضوع وجود دارد که همه آنها با مسئله ولایت فقیه موافق بودند و همه عقیده داشتند که یک فقیه باید بر مردم ولایت داشته باشند.
با مراجعه به پایگاه های اینترنتی مرجع مانند ویکی ÷دیا مشاهده می شود که در مورد این موضوع بسیار کم لطفی شده است و ولایت فقیه را به ناشایستگی معرفی کرده است. از قصد طوری وانمود کرده است که ولایت فقیه را به جز رهبریت نظام اسلامی کسی قبول ندارد. اگر چه بعضی علما در چند و چون برقراری حکومت اسلامی توسط ولایت فقیه اختلاف نظر هایی داشته اند ولی این هیچ گاه به معنی انکار ولایت فقیه نبوده و نیست. متاسفانه مشاهده می شود که به کسانی که عمر شریفشان را در راه برقراری نظام ولایت فقیه گذاشته اند تهمت زده می شود و با ارائه یک جمله در جایی از ایشان ، سعی دارند آنها را ضد ولایت فقیه جا بزنند. بعضی علما را هم که با شخص ولی فقیه اختلاف نظر داشته اند را منکر این اصل جا بزنند.
می توانم به جرات عرض کنم که اکثریت مباحث ولایت فقیه مورد اتفاق نظر علما بوده است. بحث های حاشیه ای مثل محدوده اختیارات و نحوه تشکیل نظام از موارد اختلاف نظر بعضی فقهاست که در این مورد نیز مانند هر بحث علمی اختلاف نظر وجود دارد.
نظرات شما عزیزان: