مفسران این آخرین سخنرانی برنامه ای رئیس جمهور در حال کار آمریکا را با اولین اعلامیه های او در این سمت مقایسه می کنند. فرق در لحن آنها آشکار است. بجای « ما به سوی ایران دست دوستی دراز می کنیم»، « کاربرد هرگونه گزینه ای بعید نیست» مشاهده می شود. یعنی، امکان جنگ نیز وجود دارد.
در زمینه تمرکز نیروهای غربی در خلیج فارس و شایعاتی که دائماً در باره وارد آمدن ضربات به ایران پخش می شوند، این کلمات اوباما را می توان به عنوان تهدید و یا هشدار مورد ارزیابی قرار داد. و یا شاید – دعاهای نوبتی مراسم نیایشی که فاقد هر گونه معنای واقعی است. این دو نقطه نظر از طرفداران خاص خود برخوردار است. یوگنی یرمولایف مفسر روس در اینباره گفت:
جنگ جدید در خاور نزدیک، بهر حال در آینده نزدیک بروز نخواهد کرد. در واشنگتن، تل- آویو و تهران درک می کنند که قیمت آن برای تمام شرکت کنندگان فوق العاده گران تمام خواهد شد. شیعیانی که در تعداد زیادی از کشورهای این منطقه زندگی می کنند و از جمله در کشورهای عربی خلیج فارس، بدون شک با ایران که مورد حمله قرار گرفته است متحد خواهند شد. احتمال آغاز جنگ پارتیزانی بر علیه تأسیسات آمریکا در منطقه و بر علیه اسرائیل وجود خواهد داشت. فایده تمام این چیزها برای باراک اوباما مساوی با صفر است. به ویژه در اوضاع عصبی قبل از انتخابات ریاست جمهوری در آمریکا. از سوی دیگر، اوباما موظف است سختگیری نشان بدهد و اگر نمی خواهد در این رابطه به رقبای جمهوری خواه خود ببازد، باید قاطعیت خود را به نمایش بگذارد. به این دلیل اعلامیه های شدید زیادی شنیده خواهند شد. اما ما شاهد اقدامات شدید از سوی آمریکا نخواهیم بود. بهرحال تا ماه نوامبر چنین چیزی رخ نخواهد داد. پس از این تاریخ چه اتفاقی خواهد افتاد، بعداً در باره اش صحبت خواهیم کرد.
ویکتور نادئین رایوسکی کارشناس انستیتوی اقتصاد جهانی و روابط بین الملل نظر دیگری در این رابطه ابراز کرده گفت: جنگ جدید در خلیج فارس مدتهاست که جریان دارد. اما در جبهه های دیگر. برای نمونه، تروریستی. سوء قصد جدید چندی پیش به جان فیزیکدان اتمی ایران گواه دیگر آن است. تا قبل از آن به جان سه فیزیکدان دیگر ایران سوء قصد شده بود. جنگ اقتصادی نیز شدت می یابد. اتحادیه اروپا با تصویب پاکت تحریم های یک جانبه بر علیه ایران، عملاً در این رابطه به آمریکا پیوست. آنها از سیاست واحدی بر علیه تهران پیروی می کنند. می گویند که این تحریم ها تأثیر کمی دارند ، زیرا آمریکا و اروپا تمام جهان نیستند. اروپائیان نفت ایران را خریداری نخواهند کرد، خوب که چه؟ آسیایی ها خواهند خرید.
همه این چیزها درست است. اما روی دیگر سکه نیز وجود دارد. غرب به هر وسیله ممکن ارتباط با ایران را قطع می کند. دلیل این کار در چه نهفته است؟ این موضوعی است که باید به آن فکر شود. چنین عملیاتی آنطور که تجربیات تاریخی نشان می دهند، اغلب قبل از اعلام تصمیمات مهم به اجرا درمی آیند. می گویند غرب جرئت نخواهد کرد. چرا جرئت نمی کند؟ در لیبی که جرئت کرد. و این در حالی است که لیبی در زمان حکومت قذافی هرگز باعث اذیت غرب نشده بود و حتی یک صدم آن مسائلی را موجب نشده بود که جمهوری اسلامی ایران برا ی غرب ایجاد می کند. به این دلیل پیش بینی های کلی، شدیداً نامطلوب هستند.
خوش بینان و بدبینان از نظرات خاص خود در اینباره برخوردارند. احتمالاً مشاوران رئیس جمهور آمریکا و ایران نیز نقطه نظرات گوناگونی را در این رابطه مطرح می سازند. بعید است که تا کنون تصمیم قاطعی اتخاذ شده باشد. به این دلیل، خیلی چیزها به پیشرفت حوادث بستگی خواهد داشت. اخبار را پیگیری کنید.
نظرات شما عزیزان: