دعاکنید
درهم برهم
اینجا همه چیز در همه!!!


 

 

کوچ
من عشایرم
عشایر کوچ رو
که دایم می کوچم
در سرزمین خشک
آرزوهای چهار فصل
بلند وناتمام
سوار بر استر خیال
شتابان به سوی ناکجا...
آ...ه!
من کجا و
تو کجا!
بقچه ی خاکی آرزوهای من و
بلور وجود افلاکی تو!
من عشایرم
پیوسته اهل کوچ
کوچ
از پوچ به هیچ
واز هیچ به پوچ
وحاصلش همه
تحیر وسرگشتگی...
ای راه بلد!
راه نما!
قطب نما!
قبله نما!
مسیر کوچ تا خدا!
جهت بده کوچ مرا!

 

 

************

 
 
انتظار...!

صدای زمزمه های حضور رادر میان بغض های هر شبم می شنوم.

ولی تمام جعه های خوب من تهی زآمدنت.

غروب شد،سحر برفت،سکوت آمد و برفت ونم نم سپید اشک روی گونه ام روان،

آمد وبرفت تو باز هم نیامدی .

خسته ام!

ز بهر سالهای بی امان سالهای سبز انتظار وخسته از ستم،از گناه های شیعیان وباز هم...

وجمعه جمعه ندبه ام وندبه ندبه اشک وآه وباز هم ...وبازهم...وباز هم نیامدی.

بیا وبا دوباره بودنت تمام کاش های کاش من تمام کن بیا وباز هم بپاش رنگ عشق

رنگ آبی حقیقتی را به روی ای کاش های کاش من. دلم بسی گرفته است...بهر سالهای باتو

بودن ونبودنت،

از تو خواندن وندیدنت،از تو گفتن و... .

خواندنی ترین سروده ی من تا ابد به یاد ماغندنی. سخت ومبهمی انتهای انتها.

در جواب وحل تو وامانده ام.هر کجا می روم هرچه می روم باز هم حضور می باید و ظهور.

بوی عطر سبز پیرهنت عطر خوب آمدنت حسرت دلهای بی قرارمان شده است.

امید روح خفته ام بیا و روشنی بده به قلب های بی قرار. به بغض های بی امان

به انتظارو انتظار وانتظار.
***************************************************************************
 
من، همین جا می نشینم تا بیاید

یا که بنوازد به پیغامی دلم را یا بیاید

باز خواهم گفت:شرح سالهای بی کسی را

با زبان دیگری روزی که آن آقا بیاید

ای شب طولانی شب پرستان

باش تا خورشید صبح دولتش بالا بیاید

روی زخم خون چکان شیعه مرهم می گذارد

وقتی که آن خونخواه مظلومان عاشورا بیاید

ذو الفقار حیدری بر کف،سوار مرکب است

یا علی گویان برای فتح خیبر ها بیاید

می رباید ساز دل،آن لحظه های انتظارش

کاش فردا،همین فردا،همین فردا بیاید
*************************************************
ای گل نر گس ..

.چه می شد که ما را در جمع پروانه هایت پذیرا می شدی؟

چه می شد که می آمدی

تا تشعشع گرمی نگاهت چشم دلمان را روشن می کرد. مهدی جان نظری فرما.

به همه پروانه هایی

که در کوچه های انتظار به امید حس کردن گرمای وجودت گرد هم آمده اند.مولا جان نظری فرما...

این روزها تمامی لحظه هایش برگ برگ کتاب قطور انتظاریست که

به امید آمدنت از پس هم ورق می زنیم...

می خواستم از دوری ات شکوه کنم...اما به یاد آوردم که در میان ما نظاره گرمان هستی!

به یاد آوردم که در برابر چشمان منتظرت،چگونه دلت را آزرده ایم!خبرآمد،خبری در راه است...

ای یوسف فاطمه!می خواستم بگویم تا سر حدجنون از فراقت خسته ایم...

اما به یاد آاوردم که که منتظرانت خستگی ناپذیرند!...

پس چگونه خود را منتظر بنامیم در حالی که از خود نیز به ستوه آمده ایم؟!ای دلبند زهرا...

نه پای پیش داریم ونه پای پس...!

شما بگو به کدامین سوی روی گردانیم؟انتظاری بی پایان از سویی...ودشواری ها از سویی دیگر،محرک نومیدی مایند!

چشم به راه بهار آمدنت بودن ،چه گوارا...ای قرار دل های بی قرار!ای نازدانه هستی!تا کی در انتظار روزها وسال هارا شماره گری؟!

ای دلبر غائب از نظر!چه بگویم که خود می دانی چه در دل می گذرد...مولا جان .. هفته ها که دیگر هیچ ....

چله هایم بی تو در حال عبور است....دعایی نما تا ریشه کن کنیم هر آنچه مانع رسیدن به شماست... !

سلام بر ماه وماه پاره آسمانی اش!سلام بر موعود انبیاء!سلام بر منجی آدمیان!سلام بر مهربان ترین انسان!

 

وسلام بر امید منتظران وسلام بر گل نرگس...ای

 

 

قرار دلهای بی قرار!...

..



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:








تاریخ: چهار شنبه 24 اسفند 1390برچسب:امام زمان/مهدویت/ظهور/دعا,
ارسال توسط مرتضی عباسی